شامگاه دوم آذر 83 زمانی که مرد میانسالی در حال عبور از بیابانهای اطراف قیامدشت بود، در تاریکی شب 2 مرد را دید که با هم درگیر شده بودند، در حالی که این مرد از فاصله شاهد این صحنه بود متوجه شد که یکی از آنها که مرد قدبلند و لاغر اندامی بود با ضربات چاقو، مرد همراهش را از پای درآورد.
مرد رهگذر با دیدن این صحنه به طرف محل درگیری رفت، اما در تاریکی نتوانست چهره مرد جنایتکار را شناسایی کند و در حالی که با جسد مردی که بر روی زمین افتاده بود روبرو شده بود، ماجرا را به پلیس اطلاع داد.
لحظاتی بعد با حضور بازپرس ویژه قتل و کارآگاهان جنایی در بیابانهای اطراف قیامدشت، جسد مقتول ناشناس برای شناسایی به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات برای یافتن هویت وی آغاز شد، هنگامی که خانواده این مرد به نام محمد، جسدش را شناسایی کردند، بررسی های گسترده پلیسی برای یافتن قاتل نیمه شب آغاز شد.
در نخستین بررسیها کارآگاهان دریافتند مقتول روز حادثه با فردی به نام نعیم که از اقوام همسرش بوده قرار ملاقات داشته است، به این ترتیب شناسایی نعیم که یک کارگر ساختمانی بود در دستور کار قرار گرفت و ماموران توانستند مدتی بعد وی را یک ساختمان نیمه کاره دستگیر کنند.
با دستگیری نعیم وی اگر چه در بازجویی های اولیه منکر دخالت در جنایت خونین بود، اما سرانجام در بازجویی های پلیسی با اعتراف به قتل مدعی شد همسر محمد در مقابل وعده پرداخت 500 هزار تومان او را اجیر کرده تا همسرش را به قتل برساند.
با این اعترافات، زن مقتول بازداشت شده و تحت بازجویی های تخصصی کارآگاهان قرار گرفت و هنگامی که دریافت نعیم تمامی ماجرا را برای پلیس توضیح داده است او نیز لب به اعتراف گشود.
او در بازجوییها با اعتراف به اجیر کردن مرد جوان برای قتل شوهرش در توضیح انگیزه خود به کارآگاهان گفت: به خاطر علاقه شدیدی که به یکی از اقواممان به نام ابراهیم داشتم، تصمیم به قتل شوهرم گرفتم،نقشه جنایت را با مرد مورد علاقه ام در میان گذاشتم و در حالی که او نیز از جنایت مطلع بود، نعیم را برای اجرای نقشه قتل اجیر کردم.
با این اعترافات ابراهیم نیز دستگیر شد و پرونده هر سه متهم برای رسیدگی نهایی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان ارسال شد.
مرا گول زدند
صبح روز سه شنبه هر سه متهم پرونده این جنایت در حضور 5 قاضی دادگاه (عزیزمحمدی، رحیمی، باقری، سالاری و عبداللهی) محاکمه شدند.
در ابتدای این جلسه، پس از بیان کیفرخواست و درخواست قصاص از سوی خانواده مقتول، قاتلاجارهای در جایگاه قرار گرفت و گفت : قتل را قبول دارم، اما زن مقتول و همدستش مرا گول زدند.
این زن در هفتههای قبل از جنایت از محمد بسیار گلهمند بود و همیشه ادعا میکرد که شوهرش او را کتک میزند، اما من اصلا از رابطه پنهانی این زن با ابراهیم خبر نداشتم، زمانی که این زن از من خواست فردی را برای کشتن همسرش پیدا کنم به او گفتم در مقابل 200 هزار تومان حاضرم این کار را انجام دهم، اما او حتی حاضر بود 500 هزار تومان به کسی که همسرش را به قتل برساند بدهد.
وی ادامه داد: به این ترتیب بود که تصمیم گرفتم محمد را به قتل برسانم، شب قبل از جنایت او را به بهانهای به بیابانهای قیامدشت کشاندم، اما چون قربانی بارها به من خوبی کرده بود و با او دوست بودم هر کاری کردم نتوانستم خودم را راضی کنم تا او را بکشم.
فردای آن روز این زن بارها با محل کارم تماس گرفت و از من خواست هر چه زودتر کلک شوهرش را بکنم و او را به قتل برسانم، با اصرار او بود که شب بعد دوباره محمد را به بیابان کشاندم و این بار بعد از درگیری او را به قتل رساندم .
ادعای بیگناهی
در ادامه جلسه محاکمه، وقتی ابراهیم بهعنوان متهم ردیف دوم در جایگاه قرار گرفت مدعی شد هرگز در اجرای نقشه جنایت، قاتل اجارهای و زن مقتول را همراهی نکرده است و این جنایت هیچ ارتباطی با او نداشته است.
او گفت جریان جنایت را تنها از طریق تلفنهایی که زن مقتول به او میزد فهمیده و شنیده است آنها میخواهند کسی را به قتل برسانند.
سومین متهمی بود که در جایگاه قرار گرفت، زن مقتول بود که منکر اطلاع از وقوع جنایت شد و ادعا کرد قبل از وقوع جنایت مدت یکسال بود که ابراهیم را ندیده بود و تمامی ادعاها و اظهارات نعیم و ابراهیم دروغ است.
بعد از برگزاری جلسه غیر علنی برای رسیدگی به سایر جرایم ابراهیم و زن جوان،قضات دادگاه پس از برگزاری جلسه شور قاتل اجاره ای را به اتهام قتل عمدی به قصاص و 2 متهم دیگر را به زندان محکوم کردند.